نقش آرامش در بهبود روابط زناشويي

    نقش آرامش در بهبود روابط زناشويي(با توجه به نياز آقايان )

 

 

گرفتن آرامش آقایان از همسرانشان به چه نحوی باید باشد؟

ما باید اول بدانيم که چه چيزهايي باعث آرامش ، و چه چيزهاييي باعث صلب آرامش يک مرد در زندگي مي شود .بايد دقت کنيم که زندگي ، عبارت است از ، رابطه ي عاطفي بيثن زن و مرد.که اگر رابطه ي عاطفي بين آنها غني و مستحکم باشد ، در واقع زندگي بنيان و پايه هاي محکمي دارد و اگر رابطه ي ، عاطفي آسيب ديده باشد بطوريکه  گاهي اوقات متاسفانه ما مشاهده مي کنيم که بين  زن و شوهر هيچ عاطفه اي وجود ندارد و تنها قراراد اين جايگاه و پيوند زناشويي است که زن و مرد را کنار هم نگه د اشته است، يعني اينکه به خود مي گويند اين آقا شوهر من است يا اين خانم زن من است و ،فقط اين قرارداد اين دو نفر را کنار هم نگه داشته. قطعاً اين ها هم در آرامش گرفتن از هم مشکل دارند  و هم در روابط زناشويي شان مشکل دارند .پس زندگي رابطه ي عاطفي اين دو نفر با هم است . حال اينکه اين زندگي چه پيامدي دالرد و چه دستاوردي دارد ، اين زندگي براي هعر دو آرامش داره ، يعني يک رابطه ي عاطفي غني و تغذيه کننده و امن  به شدت مايه ي کسب آرامش براي ، هر دو طرف و در نهايت منجر به سلامت رواني طرفين  مي شود  .  اما هر چيزي که اين آرامش بين زوجين را بر هم بريزيد ، همانطور که متاسفانه ما بسياري از مواقع شاهد اين هستيم که ابزار هاي زندگي ، اصل زندگي را مورد هجوم قرار مي دهد . براي مثال تغيير ماشين از يک مدل به مدلي ديگر ، تغيير منزل ، اطرافيان ، بستگان ، و کليه ي کساني که حاشيه ي زندگي يا به عبارتي همان  ابزارهاي زندگي هستند باعث مي شوند که رابطه ي  عاطفي دچار خدشه و آسيب شود . گاهي ما فراموش مي کنيم که ماشين را براي اين مي خواهيم که من و تو با يک حس عاطفي خوب با هم به بيرون برويم و از با هم بودن بيشتر لذت ببريم ، حال اگر قرار باشد که خريدن اين ماشين رابطه ي عاطفي ما را به هم بزند اصلاً به  درد نمي خورد . يا اينکه فراموش مي کنيم که اساساً همه ي اي امور ، تمام وسايل رفاهي و روابطي که با ديگران داريم  براي اين است که من و تو به هم نزديک باشيم ، وگرنه اگر هر کدام از اين امور ، بخواهد بين من وتو فاصله بيندازد و رابطه ي عاطفي مار ا مورد هجوم قرار  دهد ديگر ارزشي نخواهد داشت .اين ها را بيشتر به دليل اينکه در روزمرگي گرفتار مي شويم فراموش مي کنيم . زندگي عاطفي من و تو گاهي به خاطر اين حاشيه ها از دست مي رود . پس يکي از دلايل اين است که ما اصل را قرباني فرعيات بکنيم ، اصل که رابطه يعاطفي من و تو است را فراموش کنيم و فرعياتي که ابزار هاي زندگي هستند را ، در واقع به وسط بکشيم و رابطهي عاطفي خودمان را به خاطر اين چيزها خراب کنيم . حال وقتي مردي از درب منزل وارد مي شود ، همان مردي که به خاطر هورمونها مردانه تحريک پذيري و اضطراب و . .  .. ..  آمادگي لازم براي پرخاش را اغلب دارند . حالا فشارهاي بيرون از منزل مانند کار ، استرس ها شغلي ، فشار هاي اجتماعي  و ... همه و همه بر روي او بوده وارد منزل مي شود ، و ما تازه فرض را بر اين گرفتهايم که محور صحبت ههاي ما براي زوج هايي است که نسل امروز ي هستند و اتفاقاً درصد بالايي از خانم ها هم شاغل هستند ، منتها با اين تقاوت که آن خانم ساعت 5 به منزل ر سيده و لي اين آقا ساعت 9 شب است که دارد وارد منزل مي شود . درست است که مي گوييد که ما مسئوليت بچه هايمان را نيز بر عهده داريم ، حق با شماست که مي گوييد بخشي از مسئوليت هاي منزل هم بر عهده ي شماست ريال البته در شرايطي که زن و مرد شاغل هستند حتماً بايد براي امور منزل ، همکاري دو طرفه و با هم داشته باشند . اما خوب حالا اين مرد وارد منزل مي شود و ما به جاي اينکه به اصطلاح مناسک ورود مناسب داشته باشيم که خوب ما از صبح همديگر ررا نديده ايم ، خوب عزيزم سلام ، خسته نباشي ، خوش اومدي به منزل ، وسايلي که در دست دارد را از او  بگيريم ،  و به او اين فرصت را بدهيم که لباس هايش را عوض کند ، دست و صورتش را بشويد ، و خستگي از تنش بيرون برود ، از در که وارد شد ممکن است به او بگوييم : نون کو ؟ بازم يادت رفت نون بخري ؟ و از همين  جاست که فشار و فشار و فشار و فشار شروع مي شود ، تا اينکه يک دادي بلند شود ، يعني انگار تا زماني که داد و بيداد مرد بلند نشده که بگويد : تو را خدا ولم کن تازه از راه رسيدم ، ما دست از غر زدن بر ني داريم . ت وقتيکه صدايي بلند شود ، دعوايي شکل بگيرد و بعد انوقت يک ناراحتي هم ايجاد شود که به طبع اين رفتار ها روي رابطه ي جنسي شان هم بسيار تاثير مستقيم خواهد گذاشت . به طور قطع مردي که تازه وارد منزل شده با اضطراب ها و استرس هاي بيرون ، و من هم به او آرامش که نداده ام هيچ ، تازه آرامش را از او هم گرفته ام ، قطعاً به عنوان فاعل در روابط قطعاً به عنوان فاعل در روابط زناشويي از آنجايي که اضطراب مستقيماً در کيفيت توانمندي مرد در کنترل انزال خودش موثر است ، قطعاً وقتي يک مرد دائماً تحت فشار هاي بيروني و دروني باشد ، روابط جنسي اش کيفيتي نخواهد داشت . تازه فرض ما بر اين است که اگر اين مرد تمايلي داشته باشد به زني که سلب ارامش کرده از او . . . . . . يعني ابتدا ، به ساکن ، در آن مراحل زناشويي که اولين مرحله اش ميل است ، وقتي که زن اضطراب ايجاد مي کند و مرد را مورد سرزنش قرار مي دهد در وحله ي اول باعث مي شود که تمايل مرد نسبت به خودش کم شود ، حال اگر براي مدت طولاني اين رابطه برقرار نشده و اکنون بر اثر تحريک طبيعي تمايلي صورت مي گيرد  و مردم مي خواهد که وارد کار بشود و غريزه دارد او را هدايت مي کند ، ، به دليل همان اضطراب ها و قشار ها ، کنترل انزال ديگر دست خودش نيست و ما پديد ه ي زود انزالي را که به عنوان ، يک مشکل در روابط زناشويي مي دانيم روبه رو خواهيم بود  .بنابراين به طور قطع کاري که يک زن بايد انجام دهد اين است که کوله بار فشار را از ، روي دوش مرد بردارد ، به او آرامش دهد و اجازه دهد مرد وارد منزل شود، استراحتش را بکند، دست و  صورتش را بشويد ، از بچه ها بخواهيم که تا مدتي دور و بر پدرشان نچرخند ، نفسي تازه کند ، استراحتي بکند ، نه اينکه زن بچه ها را پرت کند در بغل او و به دنبال انجام دادن کارهاي خودش برود ، بگذاريد حداقل 45 الي 1ساعت استراحت کند ، بعد از آن کم کم ، مي تواند از او بخواهد که کمکش کند ، اگر سوالي دارد با لحن مناسب از مرد بپرسد . . . . سعي کنيد مسائل را کش ندهيد ، مسائل کوچک و کم اهميت را بزرگ جلوه ندهيد ، وقتي متوجه مي شويد که فراموش کرده نان بخرد کش دادن و ادامه دادن و سرکوفت زدن جز دلخوري فايده اي در بر نخواهد داشت ، ديگه گفتن و گفتن ندارد، ضمن اينکه سرزنش کردن و تکرار مکرات و بيان جملاتي که بار منفي دارند مثل ، تو هميشه همينطور ي هستي ، همه چيز رو فراموش مي کني ، اصلاً به خريدهاي خونه اهميت نمي دي و ، چقدر من سختمه ، چقدر من از صبح تا شب تو اين خونه کا ر مي کنمم و تو نمي بي ن ي و يه دونه نون هم نخريدي و . . .  . .  و جملاتي از اين دست را چاشني حرف ها کردن و بحث به راه انداختن کاملاً رفتار غلطي است ، درست مثل مادري که انگار با پسر نا اهل و نا خلف روبه رو ، شده . يعني آن نوع مادري که مي تواند به شدت درکاهش ميل جنسي تاثيرگذار باشد حالا ، مادري از نوع تربيتي هم وجود دارد که ظاهراً اين گونه است ، که ، اي پسر بي توجه باز هم تو فرامش کردي  وظايفت را انجام دهي ، من چقدر بايدبه تو تذکر بدهم و همينطور در قالب ک مادري که دارد رفتاري را اصلاح م يکند نقش بازي مي کند . خيلي طبيعي است که يک مرد نسبت به مادرش تمايلي ندارد ، بخصوص مادر سرزنش گري که مدام از او ايراد مي گيرد ، .طبيعي است که هيچ مردي نسبت به مادرش تمايل ندارد .

مجري : اين تمايلي که شما از آن اسم مي بريد منظورتان همان تمايلي است که مرد بايد نسبت به همسرش داشته باشد ؟

کارشناس : بله منظور اولين تمايلي است که بايد براي شروع رابطه ي زن  و مرد وجود داشته باشد .اولين مرحله در شروع يک رابطه ي زناشويي ميل است ، در روبط روزمان اگر کارهايي بکنيم که ميل همسرمان را بگيريم ، قطعاً رابطه ي زناشويي شروع نخواهد شد . و حتي اگر ما به عنوان يک زن ، تکنيک هاي ديگري را به کار ببريم که شروع بشود ، به دليل اضطراب هايي که وارد کرديم کيفيتي نخواهخد داشت ، و با مشکل زود انزالي قطعاً روبه رو خواهيم بود ، زن ها بايد ياد بگيرند که يک موضوع کوچک را بزرگ نکنند ، گاهي اوقا ت موضوعات کوچک ، گاهي اوقات موضوعات  حاشيه اي ، را نبايد بزرگ جلوه داد . گاهي اوقات زن توان مديريت رابطه ي خود با خواهر شو . هرش را ندارد ، بعد به سراغ همسرش مي رود و پاي او را وسط مي کشد ، در حاليکه  اصولاً هيچ ربطي به همسر ندارد ، روابط دو نفر عاقل و بالغي که حالا از در کنار هم بودن راضي نيستند و به دليل يک مسبتي که دارند ، با هم زندگي مي کنند ، همانطور که اگر زن در محيط کارش با همکارش مشکل داشته باشد ه ي چ گاه از همسرش که در محيط کاري ديگري مشغول است نمي خواهد که براي حل مشکلش واسطه شود و  . در حقيقت کاري هم از دست همسرش بر نمي آيد ، لذا يک زن در روابط خودش با خانواده ي همسرش هم بايد مديريت داشته باشد و بتواند روابطش را مديريت کند ، .براي مثال يک موضوع حاشيه اي مثل اينکه : خواهرت فلان موضوع ، يا فلان حرف را به من زده ، باعث مي شود که زن ، همسرش را قاطي ماجرا کند و بر اساس اين موضوع حاشيه اي که خيلي هم آن را بزرگ مي کند در حقيقت باعث مي شود که ميل و تمايل همسرش به خودش به عنوان همسري که در کارش است و بايد تمايلات زناشويي داشته باشند را از بين مي برد .

 مجري : خيلي وقتها همان اتفاقاتي که افتاده ، حرف هايي که رد و بدل شده در هنگام رابطه ي  جنسي ، ممکن است که روي همان رابطه اثر مستقيم بگذارد ، چون ، خيلي از اين حرف ها مرور مي شود ، به خصوص وقتي که طرفين در مورد نزديک ترين افراد و بستگان از نظر عاطفي با هم صحبت مي کنند. زن و مرد بايد توجه داشته باشند که و قتي راجع به نزديکان همديگر صحبت مي کنند فرقي نمي کند خواهر زن باشد يا خواهد مرد . در هر صورت افراد نسبت به نزديکان و خانواده ي خود وابستگي عاطفي دارند و علي رغم ، تمام اختلاف نظرها و مشکلات رفتاري که ممکن است  در آن ها وجود داشته باشد ، نقطه ضعف ها و نقاط مثبتي هم دارند . به هر حال به رخ کشيدن نقاط ضعف نزديکان همسرمان فايده اي ندارد چون کاري از او ساخته نيست ، اين ها مسايلي است که افراد بايد ياد بگيرند در روابط بين فردي خود آن را حل کنند . و تمام اين مکالماتي که افراد با هم رد  و بدل مي کنند مثل قاعده اي است که در ذهن افراد مي نشيند و در رابطه ي جنسي شان ، به خصوص براي خانم ها تاثير گذار است و به عنوان مانعي باعث مي شود که از رابطه شان لذت نبرند . يا اينکه نتوانند رابطه ي جنسي مناسبي برقرار کنند . .ما بايد آگاهانه با مسائل برخورد کنيم .بايد بدانيم که  خانواده ي يک فرد ، در اصل ، هويت آن فرد هستند ، نمي توانيم به کسي بگوييم ک مادر تو ، پدر تو ، خواهر يا برادر تو آد م هاي بدي هستند ، اين جمعي مي شود که يعني خود تو هم بد هستي . يعني در حقيقت داريم ضربدري روي شخصيت آن فرد مي گذاريم . ما وقتي که درايم به شخصيت کسي هويت " تو بدي "مي دهيم ، قطعاً آدمي که احساس " من آدم بدي هستم " را داشته باشد ، ، در رختخواب مطمعناً تمايلي ندارد و کشش عاطفي به طرف مقابلش نخواهد داشت ، خيلي طبيعي است که وقتي کشش عاطفي وجود نداشته باشد ، ميل جنسي هم وجود نخواهد داشت . بنابراين اين را بايد بدانيم . آن هم بخصوص که زن و شوهر بايد دقت بيشتري به رابطه شان داشته باشند .اينکه کنار همديگر بودن به واسطه ي قرارداد ازدواجشان نيست ، به خاطر صرفاً زن و شوهر بودنشان نيست ، اگر به رابطه شان اينگونه توجه داشته باشند ديگر کنار هم بودن صرف غريزه نيست و ميل و کشش عاطفي حاکم خواهد بود . در واقع ميل به دوست داشتن و ميل عاطفي است که افراد راد هدايت مي کند به سمت همديگر و بر انگيختگي لازم رادر آن ها ايجاد مي کند . زن و مرد بايد توجه داغشته باشند که خانواده ي همسرشان هويتشان هستند و نمي توانند خانواده ي همديگر را تحقير و سرزنش کنند ، . زن و مرد نمي توانند توقع داشته داشته باشند که خانواده ي همديگر را مورد بي احترامي قرار دهند  و د ر عين حال هم قلب همسرشان به سويشان باز باشد و دوستشان داشته باشد . پس يکي از چيزهايي که مي تواند سلب آرامش کند اين است که مسائل حاشيه اي رابه وسط رابطه ي زناشويي بکشند و باعث تخريب رابطه ي اصلي زناشويي شان شوند و از همسرشان سلب آرامش کنند و وقتي آرامش همسر از بين رفت ، قطعاً روابط زناشويي هم مستقيماً از اين ارامش از دست رفته تاثير مي پذيرد  و به همين دليل ، ابتدا ميل  رو به کاهش خواهد رفت ، کيفيت پايين مي آيد و بعد کم کم آسيب جدي تري خواهد ديد .

مجري : خيلي از افراد متاسفانه فکر مي کنند که اين حاشيه ها تاثير گذار نيست و تصورشان بر اين است که اگر رابطه ي جنسي شان مشکل دارد به خاطر مشکلات عضوي و ارگانيک است و فکر مي کند ، که وقتي متوجه ي اختلال در روابطه ي جنسي شان مي شوند حتماً بايد براي معاينات فيزيکي  به پزشک مراجعه کنند . ضمن اينکه بايد توجه داشته بشايد که مشکلات عضوي ، اورولوژي و ارگانيکي تنها بخشي از مشکلات زناشويي را تشکيل مي دهند و بخصوص در مورد مسائل و مشکلاتي که خانم ها پيدا مي کنند ، خيلي از اين مسائل به اتفاقاتي که در طول روز مي افتد بر مي گردد . و در سال هاي مختلف زندگي هم تاثيرش پا برجا خواهد بود .

براي کم کردن مشکلات زناشويي رعايت فاصله ي سني زوجين يک عامل بسيار تاثير گذار خواهد بود کساني که مي خواهند تصميم به ازدواج بگيرند بهتر است که فاصله ي سني کمتر از 10 سال را انتخاب کنند و هم اينکه با درنظر گرفتن مسائل عاطفي ، توجهي که همسران به هم مي کنند و رد و بدل عواطفي که بايد به هم داشته باشند در طول زندگي شان ، در طول روز بتوانند زمينه ي جنسي مناسبي را براي خود ايجاد کنند ، ضمن اينکه سعي کنيد فاصله ي سني را با نگه داشتن خودتان در شرايط فيزيکي مناسب حفظ کنيد .

 بخش دوم صحبت هاي ما در مورد نياز هاي عاطفي خانم ها بود که بايد مورد توجه آقايان قرارا بگيرد  . اينکه همسران بايد نسبت به ظاهر خانم ها توجه داشته باشند ف حتي مي توانند تمرين کنند ، که اگر در طول سال هاي سال اين توجه را نداشته اند حالا مي توانند اين توجه را شروع کنند و نسسبت به هم داشته باشند . در مورد آقاين هم گفته شد که داشتن آرامش از اهميت ويژه اي برخوردارد است و اين آرامشي است که زن مي تواند به او بدهد و به او تقديم کند . شايد نتيجه اي هم که از آن گرفته مي شود کسب آرامش است ، آرامشي که خيلي از مشکلاتي که در طول روز برا ي افراد بوجود مي آيد را به نوعتي هموار مي کند يا راه رسيدن به آن مشکل و پيدا کردن راه حل آن را کوتاه تر مي کند .

کارشناس : زن و شوهر بايد توجه داشته باشند که رابطه ي عاطفي زير بناي رابطه ي زناشويي است . و علي الخصوص براي خانم ها ديده شدن و مورد توجه قرار گرفتن اهميت به سزايي دارد . آقاياني که بلد نيستند بايد تلاش کنند و ياد بگيرند . خانم ها تلاش کنند و مي توانند حتي به همسرشان آموزش دهند . نکته ي مهم اين است  که ، هر دو زن و مرد نياز دارند که از هم آرامش کسب کنند ، خانم ها وقتي ديده مي شوند ، مطمئن مي شوند که همسرشان دوست شان دارد و آرامش پيدا مي کنند ، و آقايان و قتي قدرتمند ديده مي شوند ، يعني وقتي که همسرشان قبولشان دارد کسب آرامش مي کنند . بنا براين خانم ها حتماً بايد در رفتارشان نشان دهند که همسرشان را قبول دارند و به او اعتماد دارند ، اعتماد به معني اين که وقتي تو کنار من هستي  من ديگر ، هيچ نگراني ندارم ، يعني اينکه قدرت اين مرد را در زندگي قبول دارد. يادمان باشد که به خاطر مسائل کوچک هويت همسرمان را زير سوال نبريم ، حال چه هويت خانوادگي اش و چه هويت شخصيتي و رفتاري اورا . وقتي که بر سر موضوع کوچکي مثل ، فراموش کردن اينکه لباس ها را به خشک شويي ببرد يا اينکه نان را بگيرد و به منزل بياورد، وقتي که قدرت يک مرد را زير سوال مي بريم ، قطع به يقين به ان مرد گفته ايم تو ، ضعيفي ، تو ناتواني و تو نمي تواني وظايفت را به درستي انجام دهي ، قطعاً در روابط زناشويي اش هم ضعيف و ناتوان عمل خواهد کرد ، و کيفيتي در روابط زناشويي وجود نخواهد  داشت ، نکته ي مهم ، آرامش و آرامش و آرامش ست که همانطو ر که گفتيم ، آرامش رابطه ي زناشويي فقط نيم ساعت است ، آرامش زندگي يک عمر است ، پس لطفاً رامش دهنده باشيد نه اينکه موجب سلب آرامش شويد .

مجري : خيلي از تغييرات رفتاري در همه ي زمينه هاي در زندگي با شروع کردن و تمرين کردن ، به شرطي که تک تک ما بخواهيم و به آن اعتقاد داشته باشيم ، قابل انجام است .


زمان انتشار: يكشنبه 04 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۹۱۲۵